چکیده فارسی:سوال اصلی مقاله این است که آیا قیام مردم بحرین را می توان در قالب مفهوم بیداری اسلامی با شاخص های اصلی آن، یعنی اسلامی بودن، مردمی بودن و استکبارستیز بودن که از سوی مقام معظم رهبری بیان شده است، تحلیل نمود؟ فرضیه مقاله عبارت از این است که قیام مردم مسلمان بحرین، رویداد و حادثه ای یک شبه نبوده که فقط و صرفا تحت تاثیر انقلاب های تونس و مصر به وقوع پیوسته باشد. بلکه فرآیندی تاریخی از بیداری اسلامی بوده که اکنون فرصت مناسبی برای بروز و ظهور پیدا کرده و با مشخصه هایی همچون اسلامی، مردمی و استکبار ستیز بودن همچنان به مسیر خود ادامه می دهد. بیداری اسلامی در بحرین از یک سو ریشه در برخی زمینه های داخلی همچون: سیاست های اسلام ستیزانه رژیم آل خلیفه، ظلم و سرکوب سیستماتیک علیه اکثریت جمعیت شیعه این کشور و آپارتاید مذهبی رایج در آن دارد و از سوی دیگر متاثر از یکسری عوامل خارجی همچون تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر مردم این کشور و تاثیرپذیری گسترده رژیم آل خلیفه از عربستان سعودی و نیز روابط این رژیم با آمریکا و رژیم صهیونیستی است.
چکیده عربی:السؤال الاساس الذی یدور حوله المقال، هو: هل یمکن اعتبار وتحلیل ثورة الشعب البحرینی فی اطار مفهوم الصحوة الاسلامیة ومؤشراتها الاساسیة التی حددها سماحة قائد الثورة وهی: اسلامیة، جماهیریة، مناهضة للاستکبار؟ والفرض الذی یقوم علیه المقال، هوان ثورة الشعب البحرینی المسلم، لم تکن حدثا من فراغ وولید الساعة، وانها بتاثیر من الثورتین التونسیة والمصریة، بل هی ضمن مسار تاریخی للصحوة الاسلامیة وجد فی الظروف الحالیة فرصة مناسبة للظهور وهو مستمر بحراکه ضمن تلک المؤشرات والعناصر الثلاثة المطروحة کملاکات للصحوة. والصحوة الاسلامیة فی البحرین تعود ببعض جذورها الی اسباب داخلیة، مثل: سیاسات نظام آل خلیفة المناهضة للاسلام، الظلم والقمع الممنهج ضد اغلبیة الشعب البحرینی (الشیعة) ونظام التمیز المذهبی الذی تتبعه السلطة. ومن جانب آخر بتاثیر من عوامل خارجیة، کتاثر الشعب بالثورة الاسلامیة فی ایران، وهیمنة الرؤیة السعودیة علی نظام آل خلیفة وایضا علاقات هذا النظام بامیرکا والکیان الصهیونی.